شیخان

علمی فرهنگی ورزشی

شیخان

علمی فرهنگی ورزشی

شناسنامه روستای گیاهدا ن

شناسنامه روستای گیاهدا ن

استان هرمزگان – جزیره قشم بخش مرکزی 

روستای گیاهدان در قد یم روی کوه تاخران بود معروف بود به آبادی تاخرا ن بمعنای تاجرا ن بعد نقل مکان کردند به روی کوه که حال گیاهدان است واسم    آن بوده زیادان بعد بوده کیادان وبعد شده گیادان حال که هست گیاهدان و روستای گیاهدان در جزیره مشهور است به روستای سیدان.

موقعیت جغرافیایی

روستای گیاهدان در 27کیلومتری شهر قشم واقع شده است و 6کیلومتری از جنوب بندر درگهان می باشد0

مساحت تقریبی این روستا شانزده کیلومترمربع است که از سمت شمال منتهی به صحرای کوه سیاه و خرگوشی و کولغان و ازسمت جنوب منتهی است به کوههای کله د یواری و از طرف غرب می رسد به کوه بندلا وبرکه خاشهاب و همچنین از طرف شرق منتهی است به صحرای کادالی و برکه دولتی.

  وضع طبیعی زمین

زمینهای ا ین روستا بصورت کوه پایه ای و کوههای کم ارتفاع می باشد که گوی سراسرا ین روستا را پوشانده است0 از نظر ساختمانی ا ین روستا به سه بافت منطقه بالا( که بافت قدیمی میباشد)،منطقه پایین بنام چدگال و منطقه ی دیگرکه کراشکن نام دارد تقسیم می شود0

ساخت روستا ومنازل آ ن ازسنگ وگل وسیمان وبلوک می باشد کوچه ها در منطقه بالا بسیار باریک وکوچه پس کوچه دارد بطوریکه عبور وسایل نقلیه بسیار مشکل وصعب العبور است.

 آداب ومراسم های سنتی گیاهدا ن

مردم روستای گیاهدان درسال چهار بار( بجزدر عروسی ها) مولود می خوانند ومولود یکی ازمراسم مذهبی است که در مساجد برگزار می شود روزهایی که مولود دراین روستا خوا نده میشود عبارتنداز : معراج پیامبر(ص) ، عید فطر، عید قربان ودر طول هفته وحدت (تولد پیامبر(ص))

مراسم قبله دعا یا نماز باران

 قبله دعا از مراسم قدیمی است که تا کنون درا ین روستا حفظ گردیده وبرای اهالی جنبه تقدسی پیدا کرده است زمانیکه در این روستا یا دیگر روستاهای جزیره در فصل بارندگی باران نمی بارد وآب برکه ها وچاهها تمام می شود ا مام جماعت این روستا به تکاپو می افتد وبه کمک مؤذن مردم را خبردار می کند که خود را برای رفتن به قبله دعا آماده کنند وبه مردم دستور می دهند که سه روز روزه بگیرند زیرا پیامبر اسلام(ص)فرموده است : دعای روزه دار مستجاب خواهد شد0

همچنین عده ای از مردم قبلاً به قبله دعا می روند ومحل برگزاری نماز استسقا را پاک وتمیز می سازند0 مردم روزه دار هم به تدریج تاساعت 8 صبح به محل وارد می شوند همه مردم پشت سر امام صف بندی می کنند سپس دو رکعت نماز می خوانند وبعد امام دو خطبه ا یراد می فرمایند وبه د رگاه خداوند استغاثه می کنند ومردم آمین می گویند0

مراسم عروسی

از جالبترین اعمالی که در مراسم عروسی ا ین روستا ا نجام می شود سرهو وعزبا است که به توضیح مختصری از هرکدام می پردازیم.

سرهو بعدازظهرروزبرگزاری عروسی بعد ازنمازعصرانجام می شود بطوریکه داماد را درماشینی که ازپیش تزئین شده است قرار می دهند 0 ماشینهای دیگروموتورسواران که مملوء ازبچه هاست پشت سر ماشین داماد به راه می افتند ودا ماد نیز ا زجاهای دیدنی این روستا د یدن می کند وپس ازاتمام این مراسم همگی برای مراسم عزبا به خانه دا ماد برمی گرد ند0 واما مرا سم عزبا، این مراسم بعد ا زبازگشت داماد ا زسرهواجرا می شود بطوریکه در میان حیاط منزل پدر داماد چند نفرا زسالمندان روستا به دو صف تقسیم می شوند ورود ررو با هم شعرهایی به زبان عربی می خوانند وداماد در آن مراسم نشسته ودوستان واقوام داماد به او تبریک می گویند ودیگران به تماشای عزبا مشغول می شوند این مراسم تا اذان مغرب ادا مه دارد وپس ازآن مراسم آن در شب مراسم مولود خوانی انجام می شود ا ین مراسم حداقل تا ساعت 12 شب ادامه دارد وپس ازآن به طرف منزل عروس حرکت کرده وداماد را تحویل خانه عروس می دهند 0

عرض شود که عروسی درگیاهدان سه شبانه روز طول می کشد.

 مراسم پانزده شعبان

اهالی روستای گیاهدان همانند دیگرروستا های جزیره قشم درنیمه شعبان که به آن دودو می گویند  صدقه می دهند ومعتقدند که پانزده شعبان روز ثبت سرنوشت است ودراین شب مقدار باقیمانده عمر وروزی وبالاخره مقدارات هرکس تا آخرعمر نوشته می شود از این رو تمام شب را به تلاوت قرآن وخواندن سوره یاسین می پردازند واز تمام خانه ها صدای قرآن بلند می شود درروستای گیاهدان وسایرروستاهای جزیره قشم سنت است که درشب پانزده شعبان بعد ازنماز مغرب باید سه مرتبه سوره یاسین را قرائت کنندوبعد ازآن دعای ماه شعبان را بخوانند درا ین شب بزرگترها ازخانه خود بیرون نمی روند وفقط پسربچه ها ودختربچه ها طبق یک مراسم قدیمی دسته جمعی ازخانه ها خارج شده وبرای انجام این مراسم که هرارگیزکردی یاهارگیزکردی نام دارد به د رخانه ها می روند0 درروز14 شعبان(دوودوو) یک ساعت که ا زظهر گذشت بچه ها درحالی که هرکدام یک کیسه دردست دارند چند نفر چندنفر به طرف خانه های اهالی به راه می افتند وبه محض رسیدن به درخانه به آواز بلند دسته جمعی می گویند هارگیزکردی است صاحبخانه با شنیدن صدای بچه ها درخانه را گشوده و مقداری ازنخود،بادام،شکلات ، پول ویا هرچیزدیگررا که چند روزپیش تهیه کرده است بین بچه ها تقسیم می نماید وبچه ها آنها را درکیسه همراه خود ریخته وازآنجا به خانه دوم ، سوم وتاآخر می روند ا ین کار چند ین ساعت ادامه دارد ودرپایان بچه ها با کیسه های پربه خانه های خود برمی گردند0 

روز پانزده شعبان روزشادی بچه هاست وآنها دراین روزدرمحلی به دورهم جمع می شوند وضمن شادی وسرور به خوردن تنقلات می پردازند وبقیه آن را برای روزهای بعد نگه می دارند0

این سنت سالهاست که درگیاهدان وجزیره قشم معمول ورا یج و تاکنون نیزادامه دارد0

مراسم ایام ماه رمضان

درماه مبارک رمضان اکثرمردم گیاهدان که به سن بلوغ رسیده اند روزه می گیرند وبرای انجام ندادن ا ین فریضه الهی هیچ بهانه ای را جایزنمی شمارنند 0 در طول ماه رمضان بعد ازنمازظهر به قبرستانها می روند ودر آنجا شروع به قرائت قرآن می کنند اهالی خواندن قرآن را درخانه های خود نیز ادامه می دهند 0 رفتن به قبرستانها فقط مخصوص رمضان نبوده ودرتمام ایام سال مخصوصاً روز جمعه ها نیزادامه دارد 0 اهالی درطول ماه رمضان پس ازافطاری وادای نماز مغرب وعشاء ، اقدام به خواندن نماز تراویح می نمایند وبعد به تلاوت قرآن می پردازند البته این کارها را درمسجد انجام می دهند0

درپایان ماه مبارک رمضان هرخانواده به ازای هرشخصی بطوریکه شرع تعیین کرده است صدقه می دهند وا ین کاررا برای خود واجب می دانند0

 مراسم عید فطر

مردم گیاهدان ودیگر روستاهای جزیره قشم صبح روز اول ماه شوال به مسجد جامع میروند ونمازعیدفطررا به جای می آورند وپس ازپایان نماز همه به هم این عید را تبریک می گویند وسپس به خانه های اقوام می روند درحا لیکه درخانه ها سفره عیدی انداخته شده است وروی سفره انواع شیرینی ها ومیوه ها گذاشته شده است ودر این روز پسربچه ها ودختربچه ها از بزرگترها عیدی می گیرند0

مراسم عید قربان

روز نهم ذی الحجه را روز عرفه می گویند وروزدهم این ماه را عید قربان می نامند وآن را جشن مگیرند0عیدقربان یکی ا ز بزرگترین اعیاد اهالی جزایر خلیج فارس است به ا ین روزعید اضحی(عید گپ) ،درمقابل به عید فطر،عید کوچک می گویند0 مردم صبح زود روز عید قربان ازخواب بیدار می شوند وپس از ادای نمازصبح به قبرستان برای زیارت اقوام خود می روند وبعد به خانه آمده وغسل می کنند وپس ازصرف صبحانه به مسجد جامع می روند ودرروزعید قربان بیشترین جمعیت نمازگزار درمسجد حاضر می شوند تا آمدن ا مام مسجد همه باهم تکبیر می گویند ( الله اکبر الله اکبر الله اکبر لااله الا الله الله اکبر الله اکبر ولله الحمد ) با آ مدن امام همه برمی خیزند وپشت سرا مام دو رکعت نمازعید را بجای می آورند وپس از خاتمه نماز امام دو خطبه می خواند وعید را به همه تبریک می گوید واز منبرپایین می آید 0 درا ین حال مردم عید را به هم تبریک می گویند واز هم طلب بخشش می کنند 0 وازآنجا هرکس به دیدن اقوام وآشنایان خود می رود همه اهالی درا ین روزلباس نو می پوشند0 بچه ها به خانه ها اعم ازآشنا وغیر آشنا می روند وصاحبخانه مکلف است به آ نها عیدی بدهد 0 

این دید وبازدید تا سه روز ادا مه دارد واگر همدیگر را در ظرف این سه روز دیدند به هم تبریک می گویند ودست هم را به گرمی می فشارند0

 مراسم ترحیم

درروستای گیاهدان ا گرکسی مرحوم شد و به جوار حق پیوست با رعایت کامل دستورات الهی به خاک سپرده می شود و پس از دفن میت روی قبراوچاد رزده می شود وچند نفر قاری قرآن سه روز درآنجا قرآن می خوانند وهمچنین شبها در منزل مرحوم قرآن می خوانند 0بعد از سه شبانه روزمجلس فاتحه خوانی درمنزل مرحوم تشکیل می گردد ومردم دسته جمعی به آنجامی روند وقرآن خوانی شروع می شودونهار رابیاد مرحوم در آ نجاصرف می کنند بعد از یک ماه بازهم فاتحه خوانی برگزارمی شود وپس ازیک سال نیز همچنین0

اگر مرحوم مرد باشد وهمسر داشته باشد همسر مرحوم چهار ماه در منزل می نشیند وحق ندارد در ا ین مدت از منزل خارج شود0 نشستن زن درخانه به هنگام مرگ شوهرش راعدّه می گویند0 اگرزنی د رعده باشد اکثر زنها هرروز به ملاقات او می روند0

 موجودات افسانه ای جنوب وجزایر

موجودات خیالی وافسانه ای در سواحل ودریاها وجود دارند که باعث ترس ووحشت وگاهی وقتها مایه امیدواری ساحل نشینان و ساکنین جزیره هستند0

1- بابادریا: موجودی افسانه ای دریاهاست که هیکل ا نسان را دارد بابدنی از صدفهای درشت پوشیده شده ودستهایش بسیار بلند است ولی انگشت شست ندارد ملوا نان مجسمه او رادردریای هند زیاد دیده اند بابا دریا دردریاهای دوروعمیق زند گی ودرهوای طوفانی ازآب بیرون می آ ید واگر کسی تنها درساحل نشسته باشد اورا به ته دریا می برد 0

بابا دریا ازصدای آهن وفلزات هراس دارد وفرار می کند هروقت بابا دریا حمله می کند ملاوا نان با ایجاد سروصدا بوسیله فلزات ازخود محافظت می کنند 0

2- زنان آوا ره دریا: گاهی اقات که غواصانی برای مروارید به ته دریا می روند به زنی برمی خورند که بچه شیرخوا ره ای در بغل دارد 0زن از غواص خواهش می کند که بار دیگرکه به ته دریا می رود برای بچه او گهواره ای بیاورد0 زن درعوض درشت ترین مروارید را به او می دهد0 

تا چند سال پیش هم رسم بود که زنان ساحل نشین وجزایر گهوا ره بچه های مرده را به دریا می انداختند0

3- اُم المدارس : جانوری است خیالی که از دریا بیرون می آید و کسانیکه در ساحل نشسته باشند را می ترساند0 پیرمردهای جزیره قشم وملوانان قدیمی ا دعا می کنند که اُم المدارس را دیده اند0 

4- من منداس : به شکل زن بسیار زیبا وجوانی است که ران های ارّه مانندی دارد وهمیشه درکوهها آواره است وبسته ای جواهر همراه دارد0

مردها خیلی شیدای من منداس می شوند0 امّا اگربراو طمع کنند او با جفت کردن ران هایش مردها را از وسط به دو نصف می کند0

5- خضر والیاس : خضرزنده وجاودان است او محافظ دریاها و پشتیبان صیادان ، ماهیگیران ود ریانوردان است 0 او نوکری هم به نام الیاس به همراه دارد 0

دربیشتر نقاط ساحلی جنوب برایش مقبره یا قدمگاه ساخته ا ند و هروقت کشتی ها دچارطوفان می شوند خضررا یاد می کنند و او آنها را نجات می دهد0

6- پریزاد : زنی است خیلی زیبا که درکوهها وصحراهها آواره است خیلی ازپیرمردان گیاهدان می گویند که پریزاد را د یده اند0 موهای بلند دارد، صورتش دراز است، چشمایش قرمزاست وهر جایی که اورا مشاهده کرده اند مشغول شانه کردن موهای خود بوده است وبه کسی کاری ندارد0 ولی ا گراورا اذیّت کنند مطمئناً 

یا شخصی مریض می شود ویا گاهی هم عاشق مردها شده وبا آنها ازدواج هم کرده است0

شعرهای محلی

بگویم باتوای جزیره قشم 

  که خاکت هست سرمه چشم

اگردشمنی کندطعمه به خاکش

 نمی گذاریم گزندی رسدبه خاکش

همانطورکه هست تاریخ جوابگو

 با چنگ ودندان کنیم هلاکش

جزیره شاهد باش که گشتی آباد

 ازوقتی قشم کردندمنطقه آزاد

 ولی هنوزهستی تشنه خدمت

 جزیرتی آستین بالابزن برای همت

این هست خاک اجدادی تو

 افتخارکن که این هست آبای تو

 آثار تاریخی

 روستای گیاهدان دارای آ ثارتاریخی زیادی می باشد،مانند سدّ درهاش کهکه ا ین سد درزمان امپرا توری مادها بین سال های قبل از میلا د ساخته شده است وآثارآن موجود است ودرحال حاضرآنرا با خاک بسته اند ودرموقع بارندگی جای دیدنی است0 آب انبارهای اطراف روستا خیلی قدیمی هستند وگیاهدان دارای بیست ودو آب انبارقدیمی است که نامهایشان درزیرآمده است : 

1- آب انبارکوه سیاه 2- آب انبارگامبروکو 3- آب انبارتمبرغو 4- آب انبارصومور 5- آب انبارمیرو 6- آب انبارپیگردا ن اول 7- آب انبارپیگردان دوم 8- آب انبارشیخ 9- آب انبارچدگال 10- آب انبارمهرغ 11- آب انبارلوتیان 12- آب انبارچهاردری 13- آب انبارسید حمدی 14- آب انبارمسجد 15- آب انبار سید عبدالله 16- آب انباردراز 17- آب انبارحاجی علی مؤذنی 18- آب انباردولتی 19- آب انبار اسبی 20- آب انبارمیرمحمد شریف21- آب انبارسید کمال 22- آب انبارخاشهاب(برکه کرالک)

المدرسة الإسماعیلیه بجسم

فقد أخذت جزیرة الجسم تستعید نشاطها للوصول إلی ما حققه السابقون من أبناء المنطقة من المجد العلمی والمفاخر الحضاریة فلا مثار للعجب أن نری المنطقة وجزیرة الجسم بالذات قبلة طلبة العلم فی هذه الفترة و أن نری المدارس ومظان العلوم الاسلامیة تملأ جنباتها وتحتل مکانا مرموقا منها.
فلیس من الفضول إذا قیل: إن أکثر العلماء الذین تصدروا الفتیا والإمامة والخطابة والقضاء الشرعی فی مدن سواحل الخلیج جنوبا وشمالا هم من الذی خرجتهم مدارس جزیرة الجسم حیث تأتی فی الدرجة الاولی من هذه المدارس فی الجسم المدرسة الکمالیة فمدرسة آل اسماعیل أو الاسماعیلیة ثم المدارس الاخری التی تلی تلک المدارس بدرجة أو بأکثر وکانت کلها مدارس غاصة بعلماء أجلاء من المتمکنین من العلوم العربیة والدینیة کما أن لکثیر من أئمة المدرستین مواقف مشرفة تنبیء عن مقامهم الصادق فی الدین وفی الورع والتقوی.

الدکتور الشیخ  محمد رشاد الاسماعیلی ( رحمه الله )

شیخ محمد اسماعیلی ( شیخان )

شیخ محمد بن احمد بن اسماعیل ملقب به شیخان نزدیک یک قرن پیش در حدود سالهای 1290- 1280 در جزیره قشم دیده به جهان گشود. خانواده ای که شیخان در آن متولد شده بود خانواده ای علمی مذهبی به شمار می آمد که نسل اندر نسل عالمانی بزرگ تربیت کرده بود واین مرهون زحمالت و رحلات علمی اجدادشان بود پدر ایشان شیخ محمد بن احمد از علمای بزرگ منطقه بود که در زمان خود مرجعی برای فتوا به حساب می آمد و در مدرسه اجدادیش در شهر قشم به تدریس علوم مختلف دینی می پرداخت. مادر ایشان از خانواده ای عرب زبان بود . شیخ محمد (شیخان ) از همان اوان کودکی به کسب علم و دانش ودر پیش گرفتن طریق پدر همت گمارد . مادرش بسیار علاقه داشت که او را عالم دین ببیند لذا او را شیخان لقب داد. شیخان در ده سالگی موفق به ختم کلام الله مجید شد ودروس مقدماتی دینی را نزد پدر آموخت . طبع والای شیخان وحریص بودن وی به کسب علم او را واداشت تا دیار پدری را ترک گوید وراهی خارج از جزیره شود در آن زمان با توجه به فقدان امکانات تحصیل در خارج از جزیره بسیار طاقت فرسا بود اما عشق وعلاقه شیخان او را بر تحمل تمامی مشکلات توانا ساخت . متاسفانه ما نتوانستیم اطلاعات زیادی در رابطه با اساتید وشهرهای تحصیل ایشان بدست آوریم اما آنچه که از شاگردان و فرزندان ایشان نقل شده است گواه بر آن است که شیخان در محضر شیخ محمد حنیف نیز تلمذ نموده است.

شیخان در تحصیل علم آنچنان جدیت و پشتکار داشت که شبها خود را به ستون می بست تا مبادا خواب بر او مستولی شود واز مطالعه باز ماند . شیخان روزها را در محضر اساتید وشبها را با مطالعه سپری می نمود .

وی با توجه به تیزهوشی فوق العاده واخلاق کریمانه ای که داشت همواره مورد توجه اساتید قرار می گرفت. شیخان پس از سالها تحصیل و تسلط بر زبان عربی در علوم مختلفی چون لغت ، صرف ونحو، فقه ریال کلام ، بلاغت و اصول تبحر یافت وبه درجه استادی رسید.

شیخان پس از وفات پدر به سرزمین مادری خویش بازگشت  ودر مدرسه اجدادیش به تدریس علوم مختلف دینی مشغول شد ایشان برای خدمت به مردم ورفع مشکلات آنها و رسانیدن اندوخته علمی خود به دیگران از هیچ تلاشی فروگذار نبود. دیری نپایید که آوازه ی علم ودانش وتقوای شیخان طلاب علوم دینی را از مناطق مختلف به سود ایشان کشانید. شیخان آنچنان به عامل تقوا واخلاص اهمیت می داد وهمواره شاگردان خویش را به آن سفارش می نمود. شیخان بعنوان مفتی و مرجع مردم مطرح شد ومردم از مناطق مختلف برای حل مشکلات خویش به ایشان مراجعه می کردند .از جمله کسانی که در محضر ایشان تلمذ نموده وتوانستند به درجات عالی علمی دست یابند می توان به شیخ محمد شریف صالحی ، شیخ عبدالرئوف نحوی ، شیخ سید محمد حبیب قریشی ، شیخ سید عبدالرحیم خطیب ، شیخ حاجی عیسی ترکمانی ، شیخ حاجی صالح تلوتاسی ، شیخ محمد صالح امینی اشاره کرد.

مدرسه اسماعیلیه ابتدا در شهر قشم قرار داشت اما شیخان پس از وفات پدر محل سکونتش را به روستای گیاهدان انتقال داد مدرسه ی مذکور نیز به این روستا انتقال یافت. طلاب از روستاهای مختلف جزیره و سرزمینهای ساحلی پیاده برای تحصیل علم به سوی ایشان می شتافتند. شیخ محمد شیخان سرانجام پس از گذراندن حیات علمی که سراسر آن را به تحصیل وتدریس پرداخته بود به سال 1357 هـ . ش در همین روستا وفات نمود .

 خداوند روحش را در جوار رحمت ومغفرت خویش قرار دهد